سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خود را از اندیشه ای که مایه فزونی حکمتت گردد و عبرتی که مایه حفظ تو شود، تهی مدار . [امام علی علیه السلام]

سران اسرائیل بین ورشکستگی سیاسی و تکدی هویت - مقالات آموزشی ،سیاسی، اجتماعی
macromediaxtemplates for Your weblogList of Iranian Top weblogspersian Blogpersian Yahoo

نویسنده: nehad parsa دوشنبه 86 آذر 5   ساعت 4:6 عصر

سران اسرائیل بین ورشکستگی سیاسی و تکدی هویت

ناگهان رهبران راستگرای اسرائیل همچون سران چپگرا دریافتند در حالیکه با کشورهای عربی و سازمان آزادیبخش فلسطین در مذاکره بوده اند، تا چه حد نسبت به هویت به اصطلاح «دولت» خود غافل بوده اند . زمانی که رئیس جمهور امریکا نیت خود در برگزاری همایشی برای عملی کردن خواسته خود ! در برپایی دولتی فلسطینی در کنار اسرائیل و زندگی در امنیت و صلح این دو در کنار هم را ابراز داشت ،ناگهان هوشیاری همچون پتکی از آسمان بر سر صهیونیستها کوبیده شد .

پیش از امضای توافقنامه" کمپ دیوید " بین مصر و اسرائیل در سبتامبر 1978 و یا در پیمان صلح مصر و اسرائیل در ماه مارس 1979 و یا مذاکرات پیش از امضای پیمان "وادی عربه" بین اردن و اسرائیل در 1993 ، هویت «دولت» اسرائیلی در دستور کار مذاکرات قرار نداشت . در این مذاکرات و مانند آن مذاکره کننده اسرائیلی هیچگاه شرط اعتراف به اسرائیل به عنوان دولتی یهودی یا دولتی برای ملت یهود اشاره نکرده بود و به گمان نگارنده رهبران مصر و اردن چنین شرطی را نمی پذیرفتند و آن را در روابط بین دولتها از اصل و اساس نمی پذیرفتند .

حتی در مذاکرات پیش از "اوسلو"‌ و دیگر توافقنامه ها بین اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین نیز چنین موضوعی مطرح نشد و در نامه به رسمیت شناسی متقابلی که در زمان "یاسر عرفات" و "اسحاق رابین" انجام شد هیچ اشاره ای به به رسمیت شناختن اسرائیل بعنوان دولتی یهودی نشده است و یاسر عرفات در نامه ای نوشت : سازمان آزادیبخش فلسطین به حق زندگی اسرائیل در صلح و امنیت و نیز به توافق بر قطعنامه های 242 و 338 اعتراف دارد .

هویت دولت یهودی یا دولتی برای ملت یهود یا دولتی برای همه شهروندان یهودی و عرب هیچگاه مطرح نبود ،زیرا که امر مانوسی نیست که دولتی بخواهد بر سر هویت یا حاکمیت یا قانون اساسی خود مذاکره کند مگر اینکه در شرایط استثنایی دولتی زیر اشغال دولت بیگانه که بخواهد با زور آنرا پیش راند، قرار گیرد و شرایطی چون عراق امروز داشته باشد . اما دولت مستقل هرگز چنین خواسته ای ندارد و آنرا طرح نمی کند چرا که هویت و قانون اساسی و استقلال و حاکمیت را از امور داخلی خود می داند .

طی نشست سران "عقبه" که در جولای 2003 برگزار شد و ابومازن و اریل شارون و ملک عبدالله دوم پادشاه اردن و جرج بوش در آن حاضر بودند ،بوش در سخنان خود به این موضوع پرداخت ولی نه بخاطر طرح آن در دستور کار برنامه ای سیاسی یا مذاکراتی بلکه تنها بمنظور اثبات اینکه موضع دولتش بیش از هر دولت امریکایی به مواضع راستگرایان و راستی های تندروی اسرائیل نزدیک است .

بوش در این نشست اظهار داشت که برای تشکیل یک دولت دموکراتیک فلسطینی که در صلح کامل با اسرائیل زندگی کند این است که امنیت و پیشرفت دولت اسرائیل به عنوان "دولتی یهودی " روندی رو به جلو داشته باشد .
این اظهارات یک موضع سیاسی بود که هیچ کس در آن زمان فکر این را نمی کرد که این موضع درست پیش از همایش صلح بعدی به عنوان شرط مذاکراتی مطرح شود که سران احزاب سیاسی یا کمیسیونهای مختلف کنیست اسرائیل در مطرح کردن آن نزد مذاکره کننده فلسطنیی بر یکدیگر پیشی بگیرند یا بخواهند از آن بعنوان چوبی لای چرخ مذاکرات صلح یا وسیله ای برای فرار از بایدهای مصالحه استفاده کنند .

پیش رو نهادن هویت دولت و مطرح کردن آن بعنوان شرطی برای آغاز حرکت فرایند سیاسی و مذاکرات جدی برای دستیابی به راه حل سیاسی درگیریها یا شرطی برای تایید هرگونه توافقی درباره راه حل نهایی هم اکنون کالای رایج بازار سیاست اسرائیل است . همانگونه که اکنون تب مسابقه اعضای کنیست اسرائیل در طرحهایی که به بهترین نحو حاکی از ورشکستگی سیاسی آنان است و سران احزاب در درون جامعه اسرائیل و سران تشکلهای پارلمانی در داخل کنیست اسرائیلی به درون گرداب آن کشیده می شوند نیز در اوج قرار دارد .


طرح قانون مربوط به ایجاد تغییرات در قدس که در کنیست اسرائیل مطرح شده و وجود 80 رای از 120 رای موجود را برای هرگونه تعدیل و تغییر در وضعیت یا مرزها یا اختیارات شورای شهر آن شرط کرده است نیز از همین مقوله است . همچنین از این مقوله است طرح "شهروندی" که از سوی "دیوید روتیم" از تشکل پارلمانی لیبرمان مطرح شده و بر اساس آن حق شهروندی تنها مخصوص کسانی است که پایبندی و وابستگی خود را به « دولت » اسرائیل اعلام کرده و برای خدمت به آن آماده باشند که البته مشخص است که نتیجه این طرح درباره اعراب داخل چه خواهد بود . حزب لیبرمان تاکید کرده است تنها کسانی از حق شهروندی و امتیازات آن برخوردارند که مخلص بودن خود را نسبت به دولت اسرائیل و ارزشها و نمادهای آن بعنوان دولت یهودیان ابراز کرده و عملا نشان دهد .این حز ب به همراه دیگر احزاب اسرائیل در اقدامی تازه تز از طرف مذاکره کننده فلسطینی خواسته است که رژیم صهیونیستی را بعنوان پیش شرط هر مذاکره یا مصالحه ای دولت دموکراتیک یهود بداند و در گامی دیگر کنیست نیز متن اولیه لایحه قانونی را تصویب کرده که بر اساس آن کسی که فقط به کشور مخالف و دشمن سفر کند حق کاندیدا شدن برای انتخابات را نخواهد داشت .

"اولمرت"،"باراک" و پیش از آنها "نتانیاهو" نیز از این شرایط افلاس و ورشکستگی سیاسی برکنار نبوده اند .ایهود اولمرت اعتراف مذاکره کننده فلسطینی به اسرائیل را بعنوان دولتی یهودی و بعنوان میهن ملی یهودیان شرط و نقطه آغاز هرگونه مذاکره ای دانسته و پایان آن را پایان درگیری ها و مطالبات برشمرده است . "ایهود باراک" رئیس حزب کار و وزیر جنگ کابینه اولمرت نیز در همین چارچوب حرکت می کند .اما "نتایناهو" رهبر حزب لیکود با "ایحود لیئومی" و" اویگدور لیبرمان" و احزاب " اسرائیل بیتنا" و "شاس" تماسهایی برقرار کرده تا بتواند طرح قانونی کردن وجوب اعتراف به اسرائیل بعنوان دولت یهودیان را در مجلس مصوب کند .

هدف از به سطح آوردن این موضوع بر کسی پوشیده نیست . این امر یک تشویش آفرینی سیاسی و چوبی لای چرخ مذاکرات است که البته ابعاد دیگر و پیامدهای خطرناکتری نیز دارد ،چرا که اعتراف طرف فلسطینی به اسرائیل بعنوان یک دولت یهودی و یا آنگونه که لیبرمان مهاجر تازه وارد از روسیه می خواهد ،اقتضای آن خواهد داشت که فلسطینی ها بخاطر اعمالی چون مخالفت و مقاومت در برابر طرحهای مستعمره سازی و یهوی سازی قدس و فلسطین بدست انگلیسی ها پیش از ورود یهودیان که از آنها سر زده ، از ملکه بریتانیا و روح آرتور بالفور و جنبش صهیونیسم و آژانس یهود نیز عذرخواهی کنند .همچنین بشکلی منطقی می طلبد که فلسطینیان را که همچنان بر سرزمین خود و در دولت اسرائیل زندگی می کنند بعنوان غریبه ها و اقلیت هایی نگاه کنیم که حقوقشان در حال بررسی و سرنوشتشان نامعلوم و معلق در فضاست . این تصور همچنین مستلزم آنست که مقوله انتقال و مهاجرت خود خواسته یا اجباری را بار دیگر مطرح کنیم و نیز تمام تصمیمات و قطعنامه های سازمانهای قانونی جهان درباره فلسطین همچون قطعنامه 194 را نادیده گرفته و شاید ملت فلسطین مجبور شوند با پرداخت غرامتهایی به اسرائیلی ها به روشی که آلمان به اسرائیل پرداخت ،خود را از اتهامات بری کنند .

این بیداری و هوشیاری ناگهانی درباره هویت دولت و طرح لایحه هایی برای قانونی کردن آن در کنیست ،تنها شاخص ورشکستگی سیاسی، که حیات سیاسی اسرائیل در رابطه با تلاشهای خود از آن رنج می برد نیست . تلاشهایی برای براه انداختن جریانی سیاسی در همایش پاییز که در ضمن مذاکرات آن بتوان شرایطی برای خروج از خندق تاریک به افقهایی گسترده تر را فراهم کرد که مجال رها کردن جامعه اسرائیلی از دست وپا زدن در حالت تناقض بین دولتی در اوج اساطیر و دولتی دموکراتیک که از مدتها پیش وارد انقلاب علمی تکنولوژیکی شده را برای سران اسرائیلی بعنوان مدخلی به راه حل موسوم به " دو دولت " که در آن طرفین بدون پیمال شدن حقوق قانونی که تصمیمات و دستورات محافل قانونی جهان آنرا تضمین کرده و بدان رای داده اند ،در امنیت و آرمامش بسر برند؛ فراهم کند .

هویتی که سران اسرائیل در یک قدمی همایش آناپلیس آنرا به مساله ای ایدئولوژیکی تبدیل کردند که تنها مورد از موانع سر راه تلاشهای مصالحه نیست بلکه بسیاری موانع دیگر هم هست که سران اسرائیل در همدستی با دولت امریکا آنرا تولید می کنند و بر سر راه می نهند : همچون بهانه امنیت اسرائیل و ربط دادن تمام التزامات اسرائیل به نوع کنش فلسطینی ها در تعهد به التزامات خود طبق بند اول نقشه راه ، که نوعی حق وتو برای اسرائیل فراهم می کند و بر اساس آن می تواند در هر لحظه تمام توافقها را در حد موانع امنیتی و برچیدن یا حفظ آنها متوقف سازد .همچنین مستعمره سازی و کانونهای مستعمراتی و دیوار نژادی حایل و مسائل مربوط به آن نظیر تعویض اراضی و شاید ساکنان نیز از دیگر مواردی است که طرف فلسطینی را مجبور می کند به دولت سلول و حصار اسرائیل رضایت دهد و هرچند که می داند این دولت عمر چندانی نخواهد داشت .

ایهود اولمرت وقتی از روابط بسیار ویژه امریکا با اسرائیل سخن می گوید و از مراقبت و حمایت کامل امریکا از اسرائیل بحث می کند کاملا برحق است چرا که به گفته او امریکا دو ثروت مهم را در اختیار اسرائیل گذاشته است :اولی نقشه راه در سال 2003 و دومی در نامه بوش به شارون در سال 2004. ولی او فراموش کرد که ثروت سوم را که همان هویت دولت باشد را ذکر کند که این را هم بوش در سخنرانی جولای 2003 به اسرائیل ها هدیه کرد .

با این حال مقاله ای از روزنامه صهیونیستی " یدیعوت آحرونوت " به دستم رسید که نویسنده اسرائیلی " عاموس کرمئیل " در آن نوشته است :« هیچ دولت محترمی نیست که هویت خود را گدایی کند»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

به قلم : "تیسیر خالد" عضو شورای اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین و عضو دفتر سیاسی جبهه دموکراتیک
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
د . م . پ /

نظرات شما ()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
عملیات "زمستان داغ" غزه... نقش آفرینی جریان تندروی «مذهبی ! »
[عناوین آرشیوشده]

فهرست
98591 :مجموع بازدیدها
130 :بازدید امروز
8 :بازدید دیروز
درباره خودم
سران اسرائیل بین ورشکستگی سیاسی و تکدی هویت - مقالات آموزشی ،سیاسی، اجتماعی
nehad parsa
فلسطین ،حزب الله ،سیاست ایران ، جامعه ایران ،سیاست امریکا ، جامعه امریکا ،سیاست اسرائیل ،جامعه رژیم صهیونیستی
لوگوی خودم
سران اسرائیل بین ورشکستگی سیاسی و تکدی هویت - مقالات آموزشی ،سیاسی، اجتماعی
جستجوی وبلاگ من
 :جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

لینک دوستان
صهیون پژوه
آوای آشنا

فهرست موضوعی نوشته ها
رژیم صهیونیستی[19] . خاورمیانه[13] . سیاست امریکا[12] . سیاست جهان[4] . سیاست ایران .
بایگانی نوشته ها
آنچه گذشت ...
زمستان 1386
پاییز 1386
اشتراک